دانلود آهنگ صبحها که چشمش وا میشد هوا رو آفتابی میکرد فرخ
پنجشنبه - 3 نوامبر 2022
با ما باشید با سوپرایز بزرگ این ساعت رسانه سیرن سانگ 🎹 دانلود اهنگ صبحها که چشمش وا میشد هوا رو آفتابی میکرد با صدای فرخ به همراه تکست و بهترین کیفیت ♪
Download Old Music BY : FRKH | SBHHA KH CHSHMSH VA MYSHD HVA RV AFTABY MYKRD With Text And 2 Quality 320 And 128 On SirenSong.ir
یادش بخیر اون مهربون دختر گیس گلابتون 🎹♡
مشرقی خاطره ها چراغ قصه های ما(ترانه از سایت )
اون که عبور زندگی تو نبض هر ترانه بود 🎹♡
شکل تمام خوبیا حدیثی عاشقانه بود
دنیا چه مهربون بود تا گیس گلابتون بود 🎹♡
چراغ قصه می سوخت گرمای آشیون بود
یادش بخیر که خنده هاش آسمونو آبی میکرد 🎹♡
صبحها که چشمش وا میشد هوا رو آفتابی میکرد
دستای با سخاوتش پرنده ها رو لونه بود 🎹♡
از جای پاش گل می شکفت بهار هر گلخونه بود
دنیا چه مهربون بود تا گیس گلابتون بود 🎹♡
چراغ قصه می سوخت گرمای آشیون بود
یه روز مثل برق و بلا جادوگر قصه رسید 🎹♡
به دور شهر قصه ها حصاری از کینه کشید
دختر گیس گلابتون دل از دیار ما برید 🎹♡
رفت و بهار و باغو برد خواب شد و از چشا پرید
دنیای مهربون گرمای آشیون رفت 🎹♡
چراغ قصه ها مرد تا گیس گلابتون رفت
یادش بخیر اون مهربون دختر گیس گلابتون 🎹♡
مشرقی خاطره ها چراغ قصه های ما
انگار هزار سالی میشد که رفته از دیار ما 🎹♡
که عشقو برده با خودش گم شده توی قصه ها
دنیای مهربون گرمای آشیون رفت 🎹♡
چراغ قصه ها مرد تا گیس گلابتون رفت
آخه با جادوگر پیر که آدما رو دوست نداشت 🎹♡
تو شهر خوب قصه ها دروغ و کینه پا گذاشت
جادوی پیر قصه ها تا گیس گلابتونو برد 🎹♡
دنیای قصه غصه شد گلای گلخونه ها مرد
دنیای مهربون گرمای آشیون رفت 🎹♡
چراغ قصه ها مرد تا گیس گلابتون رفت
قصه ما به سر رسید اما به آخر نرسید 🎹♡
هر کسی که اونو شنید خودشو توی آینه دید
قصه تکراری ما قصه این زمونه بود 🎹♡
حدیث کوچ من و ما سوختن آشیونه بود
دنیا چه مهربون بود تا گیس گلابتون بود 🎹♡
چراغ قصه می سوخت گرمای آشیون بود
دنیا چه مهربون بود تا گیس گلابتون بود 🎹♡
چراغ قصه می سوخت گرمای آشیون بود
🎹♡
یادش بخیر اون مهربون دختر گیس گلابتون 🎹♡
مشرقی خاطره ها چراغ قصه های ما(ترانه از سایت )
اون که عبور زندگی تو نبض هر ترانه بود 🎹♡
شکل تمام خوبیا حدیثی عاشقانه بود
دنیا چه مهربون بود تا گیس گلابتون بود 🎹♡
چراغ قصه می سوخت گرمای آشیون بود
یادش بخیر که خنده هاش آسمونو آبی میکرد 🎹♡
صبحها که چشمش وا میشد هوا رو آفتابی میکرد
دستای با سخاوتش پرنده ها رو لونه بود 🎹♡
از جای پاش گل می شکفت بهار هر گلخونه بود
دنیا چه مهربون بود تا گیس گلابتون بود 🎹♡
چراغ قصه می سوخت گرمای آشیون بود
یه روز مثل برق و بلا جادوگر قصه رسید 🎹♡
به دور شهر قصه ها حصاری از کینه کشید
دختر گیس گلابتون دل از دیار ما برید 🎹♡
رفت و بهار و باغو برد خواب شد و از چشا پرید
دنیای مهربون گرمای آشیون رفت 🎹♡
چراغ قصه ها مرد تا گیس گلابتون رفت
یادش بخیر اون مهربون دختر گیس گلابتون 🎹♡
مشرقی خاطره ها چراغ قصه های ما
انگار هزار سالی میشد که رفته از دیار ما 🎹♡
که عشقو برده با خودش گم شده توی قصه ها
دنیای مهربون گرمای آشیون رفت 🎹♡
چراغ قصه ها مرد تا گیس گلابتون رفت
آخه با جادوگر پیر که آدما رو دوست نداشت 🎹♡
تو شهر خوب قصه ها دروغ و کینه پا گذاشت
جادوی پیر قصه ها تا گیس گلابتونو برد 🎹♡
دنیای قصه غصه شد گلای گلخونه ها مرد
دنیای مهربون گرمای آشیون رفت 🎹♡
چراغ قصه ها مرد تا گیس گلابتون رفت
قصه ما به سر رسید اما به آخر نرسید 🎹♡
هر کسی که اونو شنید خودشو توی آینه دید
قصه تکراری ما قصه این زمونه بود 🎹♡
حدیث کوچ من و ما سوختن آشیونه بود
دنیا چه مهربون بود تا گیس گلابتون بود 🎹♡
چراغ قصه می سوخت گرمای آشیون بود
دنیا چه مهربون بود تا گیس گلابتون بود 🎹♡
چراغ قصه می سوخت گرمای آشیون بود
🎹♡